خاطرات گذشته
پسر عزیزم ؛چند ماهه اول بارداری برایم آنقدر سخت و طاقت فرسا بود که اگه عشق حضور ووجود تو در درونم را نداشتم مطمئننا نمیتوانستم تحمل کنم.تصمیم داشتم از اون روزها برایت ننویسم اما به خاطر اینکه همیشه به یاد داشته باشم چه سختی هایی را فقط به عشق تو تحمل نمودم میخوام مختصری از اون روزها را در وبلاگت به یادگار داشته باشی: قبلا هم نوشته بودم که اول بهمن ماه لکه بینی داشتم و بخاطر همین مسئله 10 روز خونه مامان خوابیدم توی اون مدت خیلی سخت گذشت .اولین دلیل سختی جدایی از همسری بود برای اولین بار بود که از هم جدا بودیم و اون روزها به شدت از دوریش رنج میبردم.مامان و بابا و دایی جونا خیلی تو اون دوره محبت کردن ولی همه فکرم پی...
نویسنده :
لیلا
11:15